حاج قاسم؛ سربازی را آخرین ردای خویش میدانست و محصول تمام مجاهدتها و تلاشهای خود را در رضایت پروردگار جستجو میکرد. او خود میگوید تا شهید نباشی شهید نمیشوی… و در آخر نیز به آرزوی خویش رسید و رخت شهادت بر تن کرد.
به گزارش چادگان از بندرعباس، مصطفی جعفری سلطانی از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس در یادداشتی با عنوان «مدیریت تحول گرای حاج قاسم عامل عبور از سختیها» آورده است: یکی از رموز اساسی مدیریت خرمندانه و جهادی شهید سلیمانی در مقاطع مختلف حیات ارزشمند او، نگاه تحولی به مدیریت در سختیها بود به طوری که از دل هر تهدیدی، فرصتی میآفرید و با نور واقعی ایمان، از همه ظرفیتهای انسانی برای نیل به پیروزی جبهه اسلام بهره میبرد. حاج قاسم نیمه شب 13 دی ماه 1398 همان حاج قاسم لشکر 41 ثار الله بود. همان انسان وارسته و صمیمی که جذبه اصلی او در عاشق ساختن هزاران ایرانی و غیرایرانی به مکتب حسین (ع) در اخلاق او و منش آسمانیاش نهفته بود. نگاه همه جانبه گرا در وجود او، انسانی بی آلایشی ساخته بود که مدیریتش معطوف به پست بالاتر نبود و آن گاه که قرار بود از کرمان راهی تهران شود تا از فرماندهی لشکر 41 ثارالله به فرماندهی سپاه قدس برسد، آنچنان گریان میشود که تو گویی عزیزی از دست داده و او گریان از رفتن از جوار مزار دوستان شهیدش است حاج قاسم؛ سربازی را آخرین ردای خویش میدانست و محصول تمام مجاهدتها و تلاشهای خود را در رضایت پروردگار جستجو میکرد. او خود میگوید تا شهید نباشی شهید نمیشوی… و بنا بر وصیتش، 40 سال برای شهادت بر در الهی ایستاد. چه زیبا می گوید: عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن [است] کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران. روح بلند حاج قاسم جز با شهادت آرام نمیگرفت و او مزد سالها مجاهدت در راه حق را از خدا گرفت و بی شک روح او با مقاومت خواهند ماند و تجربه 3 ساله اخیر نیز به خوبی نشان داد که نام شهید سلیمانی، زینت بخش هر محفل مجاهدانهای برای خدا است و او معنی حقیقی «تعز من تشا و تزل من تشاء» گردید. براستی شهید همین گونه است. شهید با خونش، جریان عظیمی میسازد که از جسم آدمی چنین توانایی میسر نیست و او با خون مطهرش، چنان قدرتی به مقاومت بخشید که نابودی دشمن را بیش از هر زمان دیگری، کوتاه ساخت. او امروز بر خوان گسترده الهی، همنشین صلحا و شهدا است و راهی که او در بنیان وصیتنامهاش بدان اشاره کرده، پیش روی ما است. او از ما میخواهد که بدانیم قرارگاه حسینبن علی، ایران است. جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص). بر ماست که بهدور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنیم. اسلام را در این برهه که تداعییافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذاریم. در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدسات و ولایت فقیه مطرح میشود، اینها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهیم. پایان پیام/