دولت آمریکا نباید به صورت فعالانه در اعتراض‌های ایران مداخله کند بلکه باید گزینه‌هایی بکار بگیرد که بدون حمایت آشکار امریکا از معترضین، با مهندسی اجتماعی در ایران، نتایج مطلوب این دولت را فراهم کند.

مشاور پیشین ریگان/ آشوب‌های فعلی، حمایت لازم برای فروپاشی را ندارد/ مداخله آشکار در ایران به ضرر آمریکا است

گروه ویژه فارس؛ اندیشکده‌ها: مشاور رونالد ریگان رئیس جمهور پیشین آمریکا که شعار فروپاشی دیوار برلین را درباره شوروی دنبال می‌کرد، تصریح کرد باعنایت به کارنامه منفی آمریکا در اقداماتی از قبیل حمایت از حکومت شاه و سرنگونی دولت دکتر مصدق و پشتیبانی از تجاوز صدام به ایران، دولت آمریکا نباید به صورت فعالانه در اعتراض‌های ایران مداخله کند بلکه گزینه‌های دیگر باید به کار گرفته شود. گزینه‌هایی که بدون حمایت آشکار امریکا از معترضین، با مهندسی اجتماعی در ایران، نتایج مطلوب این دولت را فراهم کند.

به گزارش پایگاه اینترنتی اندیشکده کیتو Cato در آمریکا، داگ باندو (Doug Bandow) کارشناس ارشد موسسه پژوهشی کیتو در تحلیلی[1] با عنوان «آمریکا برای کمک به معترضان باید چه کار کند؟» به بررسی جریان اعتراضی جاری در ایران پرداخت. او در دوران رونالد ریگان رئیس جمهور پیشین آمریکا که اوج دوران جنگ سرد و تاکید بر شعار فروپاشی دیوار برلین برای نابودی شوروی سابق و راهکار فروپاشی از درون بود، مشاور ارشد دولت جمهوری‌خواه ریگان بود. یادداشت داگ باندو به قرار ذیل است:

آشوب‌های فعلی، حمایت لازم برای فروپاشی را ندارد

قبلاً نیز تظاهرات گسترده در ایران برپاشده است که شاخص‌ترین آن تظاهرات سال ۲۰۰۹ در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری بود. باآنکه جنبش جاری در ایران تاکنون فاقد گستردگی حمایت‌های لازم برای سرنگونی است، همین تظاهرات چالشی بسیار بزرگ برای نظام حاکم است.

گروه بین‌المللی بحران در گزارشی تصریح کرده است «به سختی می‌توان در سال‌های اخیر دورانی را به یاد آورد که جمهوری اسلامی تا این اندازه شاهد جنبش پایدار ضدرژیم در داخل کشور و فشارهای دیپلماتیک منسجم از خارج از کشور بوده باشد. تظاهراتی که پس از فوت مهسا امینی در ماه سپتامبر شروع شد، با یک سری رویدادهای قوی و محکم همراه شد که حکومت با برخوردهای شدید و تند به دنبال مدیریت رفتار بود. این درحالی است که این رفتارهای تند با واکنش‌های بین المللی همراه بوده است آنهم درحالیکه ایران لجاجت هسته‌ای نشان می‌دهد و با روسیه همکاری نظامی دارد. این سه مسئله به صورت همزمان سبب شده است حکومت ایران در عرصه بین‌المللی به شدت تحت فشار قرار بگیرد. ظاهرا پاسخ حکومت ایران به این صورت بوده است که بر شدت برخورد با آشوب بیفزاید.»

این کارشناس در میانه گزارش به مسئله چگونگی کمک آمریکا به معترضین می‌پردازد و راهکارهایی ارائه می‌کند:

تظاهرکنندگان ایرانی که غالباً زنان جوان رهبری آنها را برعهده دارند، با ابراز همدردی جهانی مواجه شده‌اند. حتی رئیس جمهور بایدن قول داده است که «ایران آزاد خواهد شد». اما سوال مطرح این است که چگونه این هدف محقق می شود؟ ایالات متحده و دیگر کشورهای همفکر برای کمک به این اعتراض‌ها باید چه کارهایی انجام دهند؟

تحریم افراد بی‌فایده است

دولت بایدن به موضع معمول آمریکا یعنی اعمال تحریم‌ها روی آورده است. وزارت خزانه‌داری آمریکا در اواخر ماه نوامبر، سه مقام محلی را در مناطق کردنشین تحریم کرد. وزارت خزانه‌داری که ظاهراً از این اقدام خودش راضی بود، به توان تاثیرگذاری این تحریم‌ها اشاره دارد و می‌گوید هدف از این تحریم‌ها، رقم زدن تغییر مثبت در رفتار ایران است. اما مشکل اینجا است که بی‌تردید این اقدامات نمی‌تواند رفتار ایران را تغییر دهد یا اینکه ایران را تنبیه کند. سه مقام ایرانی که تحریم شدند عبارت بودند از استاندار کردستان، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده نیروی انتظامی ایران. این افراد بعید است در داخل آمریکا، دارایی یا با آمریکایی‌ها مراودات اقتصادی یا با بانک‌هایی مبادلات مالی داشته باشند که با موسسات مالی آمریکا تعامل دارند. با این اوصاف، تحریم این افراد، هیچ تاثیر عملی نخواهد داشت.

تحریم‌ها ایران را تاب‌آور کرده است

اعمال تحریم شاید کاری بی‌ضرر (برای آمریکا) باشد اما استفاده بیش از تحریم‌ها می‌تواند بخش اعظم ارزش این گزینه را از بین ببرد. در طول سالهای گذشته، آمریکا چندین دور مجازات اقتصادی علیه ایران اعمال کرده است. ایالات متحده، برنامه هسته‌ای ایران، ‌مداخله‌های منطقه‌ای ایران و سرکوبگری‌های داخلی آن را هدف قرار داده است.  بایدن نیز تحریم‌های خودش را اعمال کرده است. اما چند دهه جنگ اقتصادی، تغییر چندانی (در رفتار ایران) به ارمغان نیاورده است. جمهوری اسلامی در طول این مدت، تاب آور شده است. ایران روابط تجاری غیرقانونی خارجی بوجود آورده است و اقتصاد خودش را با محدودیت‌های اعمال شده ازجانب آمریکا منطبق کرده است.  رژیم ایران به صورت فعالانه در عراق، یمن و سوریه به مداخله پرداخته و خودش را بیش از پیش به دستیابی به موقعیت آستانه هسته ای شدن، نزدیکتر کرده است. عناصر افراطی کنترل خود را بر نظام سیاسی ایران شدیدتر کرده اند. همه این اتفاقات درحالی رخ داده است که رژیم با تحریم‌های شدید فزاینده مواجه بوده است. دولت ترامپ در اقدامی پرسر و صدا ، کارزار فشار اقتصادی تمام عیار را علیه رژیم به راه انداخت و به دنبال تسلیم شدن بالقوه رژیم بود اما به گونه ای فاجعه بار شکست خورد. مایک پمپئو وزیر امورخارجه سابق آمریکا در نهایت کارش به اینجا رسید که تهدید کرد سفارت آمریکا را در عراق تعطیل کند زیرا دولت امریکا نمی‌توانست از این سفارت درمقابل شبه نظامیان محلی مورد حمایت ایران محافظت کند.

جنگ با ایران، ابلهانه است

پس می‌بینیم که این اقدامات آمریکا نتوانست ایران را مرعوب کند. اگر تحریم‌ها نتوانست این کار را انجام دهد، چه گزینه دیگری وجود دارد؟ جنگ می‌تواند گزینه ای دهشتناک باشد زیرا ایران کشوری باستانی است و نه اینکه یک کشور ساخته شده جدید باشد. جمعیت ایران سه برابر جمعیت عراق است. ایران دارای این توانایی است که درقالب اقدامات نامتقارن به حملات ما پاسخ دهد و کشورهای همسایه و حوزه خلیج (فارس) را بی‌ثابت کند. درصورت وقوع هرگونه حمله احتمالی آمریکا، مردم ایران قربانیان اصلی خواهند بود و احتمالاً با این حمله، بسیاری از ایران در حمایت از حکومت موضع خواهند گرفت. نکته مهمتر از همه اینکه، آمریکایی ها از جنگ‌های ابهانه و غیرضروری خسته شده‌اند که جان آمریکایی‌ها را می‌گیرد و پول آمریکا را تلف می‌کند و این دلزدگی نیز درست است.

تجهیزات ارتباطی؛ شریان حیات معترضین

می‌توان کمک‌های عملی به تظاهرکنندگان ایرانی داد از قبیل اینکه تجهیزات ارتباطی را در اختیار آنها قرار داد. اما هرگونه حمایت فعالیانه از تلاش برای سرنگونی رژیم می‌تواند سبب تشدید مخاطرات مطرح در این زمینه شود. این اقدامات، مداخله های گذشته آمریکا را به یاد همه ایرانیان خواهد آورد و اینگونه گفته خواهد شد که این اقدامات برای منافع دولت آمریکاست و نه ملت ایران. افزون براین، ممکن است رژیم ایران از متحدان محلی‌اش برای اقدامات تلافی جویانه علیه نیروهای آمریکایی و نیروهای متحدان آمریکا در منطقه استفاده کند. گزینه‌ای که به مراتب بهتر است عبارتست از اینکه گروه‌ها و شرکت‌های خصوصی از قبیل شرکت‌های فعال در عرصه فناوری، بدون مداخله دولت آمریکا، هرکاری که می‌توانند در این زمینه انجام دهند.

نهادهای بین‌المللی بر ایران فشار بیاورند؛ عزم معترضین را تقویت کنید

«عمو سام» (کنایه از آمریکا)، از جایگاه قلدری خود و در قالب همکاری با کشورهای دوست، می‌تواند همچنان بر نهادهای بین‌المللی فشار وارد کند تا درباره اقدامات رژیم ایران تحقیق و تفحص انجام و از عملکرد آن انتقاد شود. البته عمو سام تاحالا نیز این کار را انجام داده است. شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به علت فشارهای یکپارچه در جلسه‌ای ویژه مقرر داشت که تحقیق و تفحصی درباره اوضاع ایران انجام شود. شاید چنین حمایت‌هایی سبب تقویت عزم و اراده تظاهرکنندگان ایرانی شود. سازمان‌های مردم نهاد و دیگر نهادهای فعال در حوزه جامعه مدنی نیز باید به سازماندهی اعتراض‌های خودشان به منظور تشدید فشار بر مقامات ایرانی و بررسی دقیق اقدامات آن، ادامه دهند. چنین تلاشهایی مفید است. البته این نکته نیز مهم است که نباید مردم ایران گمراه شوند مبنی بر اینکه انتظار کمک خارجی داشته باشند.

هرگونه مداخله آشکار آمریکا به نفع ایران است

متاسفانه، حرف زدن صرف، بعید است که سبب تغییر نظام در ایران شود؛ درواقع، جمهوری اسلامی از هرگونه مداخله دولت آمریکا که سابقه هفت دهه مداخله در امور داخلی ایران را دارد، استفاده خواهد کرد تا دیدگاه خودش را تقویت کند مبنی بر اینکه قدرت‌های خارجی، تظاهرکنندگان را هدایت می‌کنند. حتی اگر این ادعا برای آمریکایی‌ها مضحک باشد، بازهم این گزاره برای ملی‌گرایی ایرانی جذابیت دارد و می‌تواند سبب تقویت حمایت‌ها از رژیم حاکم شود.

دخالت آمریکا سم است؛ مهندسی اجتماعی از روش‌‌های دیگر

احتمالاً بیشترین موفقیت درصورتی برای آمریکا حاصل خواهد شد که در حرکت در مسیر تغییر (در ایران)، فروتنی به خرج دهد با آنکه ممکن است این کار دشوار باشد. منظور این است که تلاش‌های آمریکا برای مهندسی اجتماعی در جهان از طریق جنگ یا سرنگونی دولت‌ها یا اشغال کشورها، فاجعه بار بوده است. آمریکا باید با فروتنی بپذیرد که مردم ایران تنها کسانی هستند که می‌توانند آینده سیاسی خودشان را رقم بزنند. مقامات آمریکایی باید رویکردی همانند سوگندنامه بقراط داشته باشند که در ابتدای این سوگندنامه پزشکی گفته می‌شود «به فرد آسیبی نرسانیم»؛ ایالات متحده بود که در کودتای ۱۹۵۳ از کودتا برای سرنگونی دموکراسی در ایران حمایت کرد و سبب تثبیت حکومت استبدادی شاه برای ربع قرن شد.

آمریکا بود که از تجاوز مرگبار صدام حسین به ایران حمایت کرد. چه کسی می تواند تصویر معروف دست دادن دونالد رامسفلد وزیر دفاع پیشین آمریکا با صدام حسین را در بغداد فراموش کند! ناو آمریکا بود که یک فروند هواپیمای مسافربری ایران را سرنگون کرد. آمریکا بوده که تا همین امروز حامی رقبای منطقه‌ای ایران بویژه رژیم عربستان سعودی و امارات و بحرین بوده است که دیکتاتوری هستند. آمریکا از این رژیم‌ها حمایت کرده است فارغ از اینکه آنها تا چه اندازه اقدامات جنایتکارانه مرتکب شده‌اند.

اذعان آمریکا به اشتباهاتش، برایش اعتبار می‌آورد

کارنامه دموکراسی خواهی آمریکا در منطقه خاورمیانه نیز ضعیف است. حکومت‌های پادشاهی حوزه خلیج فارس و همچنین مصر، حکومت‌هایی به شدت سرکوبگر هستند. درواقع، عربستان سعودی و بحرین وضعیت بدی دارند. به ادعاهای حقوق بشری آمریکا به چشم ترفندهای سیاسی نگریسته می‌شود و نه باورهای اصولی. اذعان آمریکا به اشتباه‌هایش می‌تواند سبب ایجاد اعتبار بیشتر به تلاش‌هایش شود.

آمریکا بی‌تفاوت نباشد

البته اذعان به محدودیت‌های موجود برای اعمال نفوذ آمریکا نباید سبب شود که آمریکا درباره تظاهرات ایران بی‌تفاوت باشد. مردم ایران، حملات وحشتناک حکومت‌شان را متحمل می‌شوند. آمریکایی‌ها و دیگر جهانیان دارای حسن نیت باید هرکاری که می‌توانند در کمک به مردم ایران انجام دهند. مردم ایران حق دارند که آزاد باشند.

[1]-https://www.cato.org/commentary/iran-could-collapse-heres-what-america-should-do

پایان پیام/.

By aminkav

دیدگاهتان را بنویسید